The Principle of Layering این مفهوم در نور دهی به مکانها وقتی شکل گرفت که ما احتیاج به کنترل و دسترسی جدا جدا به یکسری نورهای مشخص داشتیم یعنی وقتی میخواستیم که نور محیط را به صورت جدا از نورهای وظیفهای که یک وظیفهی خاص را دنبال میکند دسترسی داشته باشیم احتیاج به این پیدا کردیم که اینها را از لحاظ کنترل و کاربری از هم جدا کنیم به لایه احتیاج پیدا کردیم. و وقتی توانستیم شرح وظایف این دو را از هم جدا کنیم یعنی در اصل وارد دنیای لایهها شدهایم.
نورپردازی از سه لایه تشکیل شده:
لایهی محیطی
لایهی وظیفهای
لایهی کانونی
لایهی محیطی
ما در هر محیطی اول احتیاج به یک منبع و یا یک دسته از نورها داریم که روشنایی برای کل ساختار به ما میدهد. جدا کردن این نورها و درون یک دسته گذاشتن آن را لایهی اول مینامیم که به نام لایهی محیطی اسمگذاری میشود. آنگاه زمانی که ما از لایهای دیگر به نام نورپردازی وظیفهای استفاده میکنیم میتوانیم کنتراست این دو لایه را با هم بررسی و به کار ببریم. میبینید که با لایهبندی نور میتوان به صورت جدا جدا به چند لایه دسترسی داشت که این مزیت باعث میشود تا ما با دقت و وسواس بیشتری روی نورها کار کنیم و نقاط اشتراک را پیدا کنیم و از آنها سود ببریم.
لایهی وظیفهای
همانطور که از اسم این لایه مشخص است ما میتوانیم یک سری وظایف خاص که مربوط به مکانهای خاص است را نوردهی کنیم و این نور را با نور محیطی که در حال نورپراکنی است مقایسه کنیم و از این بررسی بتوانیم در جهت کم یا زیاد کردن نور محیطی و عوض کردن رنگ و شدت نور محیطی به نور وظیفهای توجه بیشتری بدهیم و حالتی را ایجاد کنیم که نور محیطی برای تکمیل نور وظیفهای عمل کند و نور وظیفهای را بهتر لمس و مشاهده کنیم. برای مثال اگر نور محیطی را به تا آنجایی که امکان دارد کم کنیم و نور وظیفهای را بولد کنیم، این کنتراست میان نور محیطی و نور وظیفهای باعث یک حالت بسیار زیبا و تمرکز دهنده عمل میکنید. شما نمونهی این کنتراست را در گالریهای نقاشی به وضوح میبینید که نور محیطی با کنتراستی که با نور وظیفهای به وجود میآورد چقدر در تأثیر گذاری آن اثر هنری که در زیر نور وظیفهای گذاشته شده است مؤثر است. شما وقتی وارد یک نمایشگاه تابلوهای نقاشی میشوید ناخودآگاه این نورهای وظیفهای که به وسیلهی لایهی دیگر که همان نور محیطی است نمایانتر شده و شما را به سمت تابلو زیر این نور میکشاند و موجب تمرکز شما بر روی آن تابلو میشود. این یکی از هزاران استفادهای است که میتوان از لایههای نور کرد.
حتما بخوانید: تولید کننده تیوب ال ای دی
لایهی کانونی
حالا به این دو لایه این لایهی کانونی را هم اضافه کنید. آنوقت میبینید که این لایه چقدر بهدردبخور و کار راهانداز است. زمانی که مثلا در اشیاء زینتی و قیمتی شما میخواهید چندین قسمت این شیء زینتی را نشان دهید، نور محیطی نمیتواند آن وجه مورد نظر را نشان دهد و همچنین نور وظیفهای. اینجاست که لایهی کانونی به کمک شما میآید و آن نقاط و وجهههایی را که دو حالت نور قبلی یعنی محیطی و وظیفهای نمیتوانند نشان دهند را به شما با تاباندن نور و تمرکز بر آن به شما نشان میدهد و شما را از آنچیزی که باید ببینید آگاه میکند و این کار را به صورت بسیار زیبا انجام میدهد.
این لایهی کانونی در معرفی هر چیزی بسیار کاربرد دارد.